هزار سال پیاپی ...
رفیق حادثه هایی به رنگ تقدیری
اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری
در این رسانه ی دنیا میان برفک ها
نه مانده از تو صدایی، نه مانده تصویری
رسیده سن حضورت به سن نوح اما
شمار مردم کشتی نکرده تغییری
هزار جمعه ی بی تو گذشته از عمرم
هزار سال پیاپی دچار تاخیری
شبیه کودک زاری شدم که در بازار ...
تو دست گم شده ها را مگر نمی گیری؟
کاظم بهمنی
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 15:15 توسط نیلوفر آبی
|